صائب تبریزی:ز چهره تو نظرها پرآب میگردد ز آتش تو جگرها کباب میگردد
❈۱❈
ز چهره تو نظرها پرآب میگردد
ز آتش تو جگرها کباب میگردد
اگر به لب ز سر شیشه پنبه برداری
ز یک پیاله دو عالم خراب میگردد
❈۲❈
ز دیده تو شود خیره، چشم گستاخی
که بر ورق ورق آفتاب میگردد
حدیث تیغ تو هرجا که در میان آید
دهان زخم شهیدان پرآب میگردد
❈۳❈
فسردهای که در اینجا به داغ عشق نسوخت
در آفتاب قیامت کباب میگردد
به روزگار خط انداز کامجویی را
که این دعا دل شب مستجاب میگردد
❈۴❈
هلال غبغب جانان لطافتی دارد
که از اشاره انگشت آب میگردد!
مدار چشم اقامت ز برگ عیش جهان
که گل ز گرمروییها گلاب میگردد
❈۵❈
ز حسن عاقبت جستجو مشو نومید
که خون سوختگان مشک ناب میگردد
به نور عقل توان جمع ساختن خود را
کتان درست درین ماهتاب میگردد
❈۶❈
حجاب عشق گرفته است چشم ما صائب
وگرنه دلبر ما بیحجاب میگردد
کامنت ها