گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:خوشا سعادت آن دل که آب می‌گردد که شبنم آینه آفتاب می‌گردد

❈۱❈
خوشا سعادت آن دل که آب می‌گردد که شبنم آینه آفتاب می‌گردد
به آتشی است دل خون‌چکان من مایل که شسته روی به اشک کباب می‌گردد
❈۲❈
مشو ز وقت ملاقات دوستان غافل که هر دعا که کنی مستجاب می‌گردد
اگرچه موی سفیدست تازیانه مرگ به چشم نرم تو رگ‌های خواب می‌گردد
❈۳❈
نه از برای تماشاست کوچه‌گردی من ز بیم سوختن خود کباب می‌گردد
همان که در طلبش رفته‌ای ز خود بیرون درون خلوت دل بی‌نقاب می‌گردد
❈۴❈
فسانه می‌شمرد مست، شور محشر را کجا به چشم تو از ناله خواب می‌گردد؟
تپیدن دل ما صائب اختیاری نیست به تازیانه آتش، کباب می‌گردد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۶۸۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها