صائب تبریزی:اگر بهانه طفلان تمام می گردد به بوسه هم لب لعل تو رام می گردد
❈۱❈
اگر بهانه طفلان تمام می گردد
به بوسه هم لب لعل تو رام می گردد
امیدها به لبش داشتم، ندانستم
که این قدح به چشیدن تمام می گردد
❈۲❈
به عاشقان سیه روز خنده بیدردی است
ترا که صبح بناگوش شام می گردد
شوند آدیمان طفل مشرب از پیری
درین چمن ثمر پخته خام می گردد
❈۳❈
تو چون به جلوه زمین را ز باده آب دهی
افق به دور زمین خط جام می گردد
اگرچه لاغری، از فربهی امید مبر
که در دو هفته مه نو تمام می گردد
❈۴❈
چنین که می پرد از بهر صید چشم ترا
ز خاک حرص تو افزون چو دام می گردد
کمال نشأه اسنان به مهر خاموشی است
خم شراب به خشتی تمام می گردد
❈۵❈
شود ز تنگ شکر صائب آنقدر گویا
که رزق طوطی شیرین کلام می گردد
کامنت ها