گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:بغیر اشک که راه نگاه من بندد که دیده قافله ای چشم راهزن بندد؟

❈۱❈
بغیر اشک که راه نگاه من بندد که دیده قافله ای چشم راهزن بندد؟
روا مدار خدایا که متحست زر می به زور گیرد و بر گوشه کفن بندد
❈۲❈
بغیر سوختن و گریه کردن و مردن چه طرف شمع ازین تیره انجمن بندد؟
نمی کند گله ام گوش، اگرچه بتواند در هزار شکایت به یک سخن بندد
❈۳❈
نسیم مصر به کوی تو گر گذار کند عبیر خاک رهت را به پیرهن بندد
به انتقام دل پرخراش، جا دارد که بیستون کمر قتل کوهکن بندد
❈۴❈
عجب مدار ز هر مو چو چنگ اگر نالم که عشق زمزمه بر تار پیرهن بندد
خزان ز سردی آهم چو بید می لرزد اگرچه در نفسی نخل صد چمن بندد
❈۵❈
به این ثبات قدم شرم باد شبنم را که صف برابر خورشید تیغ زن بندد
ازین چه سود که دیوار باغ افتاده است؟ که شرم عشق همان در به روی من بندد
❈۶❈
نکرد از زر گل بی نیاز بلبل را کدام مرغ، دگر دل درین چمن بندد؟
که غیر شاعر شیرین سخن دگر صائب بلند نام شود چون لب از سخن بندد؟

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۷۰۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها