گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:چنان کز آن لب خامش عتاب می بارد ز آرمیدن ما اضطراب می بارد

❈۱❈
چنان کز آن لب خامش عتاب می بارد ز آرمیدن ما اضطراب می بارد
ترست از عرق شرم چهره تو مدام ستاره دایم ازین آفتاب می بارد
❈۲❈
به چشم عاشق لب تشنه سبزه لب جوست اگرچه زهر ز تیغ عتاب می بارد
که گفته است در ابر سفید باران نیست؟ که شرم حسن ز روی نقاب می بارد
❈۳❈
دگر کدام جگر تشنه را گداخته است؟ که آب رحم ز موج سراب می بارد
کمر به خون که بسته است تیغ غمزه او؟ که همچو جوهر ازو پیچ و تاب می بارد
❈۴❈
ز خنده که فتاده است در دلم آتش؟ که جای اشک، نمک زین کباب می بارد
ز غافلان چه توقع، که در زمانه ما ز روی دولت بیدار خواب می بارد
❈۵❈
ز گریه منع دل داغدار نتوان کرد ز گوهری که یتیم است آب می بارد
خیال روی که در دل گذشت صائب را؟ که دیگر از دم گرمش گلاب می بارد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۷۱۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها