گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:به گرد تربت روشندلان دلیر مگرد که ابر، سینه خورشید را نسازد سرد

❈۱❈
به گرد تربت روشندلان دلیر مگرد که ابر، سینه خورشید را نسازد سرد
جریده شو که رسد پیشتر به صید مراد شود چو تیر ز همصحبتان ترکش فرد
❈۲❈
به خوردن دل خود از نصیب قانع شو که آب و نان جهان مرد را کند نامرد
ز خار راه پر و بال می دهد سامان چو گردباد شود رهروی که تنهاگرد
❈۳❈
به جای خون ز رگ و ریشه اش برآید دود اگر چنین دل پرخون من فشارد درد
چه حاجت است به شمشیر، تیزدستان را؟ که هست در کف دشمن مرا سلاح نبرد
❈۴❈
ز اهل درد مس من طلای خالص شد که کیمیای وجودست دیدن رخ زرد
به سرکشی مشو از خصم خاکسار ایمن که خط برآورد از روی همچو آتش گرد
❈۵❈
اگر چه دیر به جوش آمدم به این شادم که هرچه دیر شود گرم، دیر گردد سرد
ز ماه چهره آفاق گشت مهتابی که از طمع نشود رنگ هیچ کافر زرد!
❈۶❈
عجب که رخنه کند عیش در دل صائب که داغ بر سر داغ است و درد بر سر درد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۷۵۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها