صائب تبریزی:ترا به یوسف مصر اشتباه نتوان کرد قیاس آب روان را به چاه نتوان کرد
❈۱❈
ترا به یوسف مصر اشتباه نتوان کرد
قیاس آب روان را به چاه نتوان کرد
در آفتاب قیامت توان به جرأت دید
نظر دلیر در آن روی ماه نتوان کرد
❈۲❈
به رشته گوهر شهوار می توان سفتن
به گریه در دل سخت تو راه نتوان کرد
میسرست چو از روی یار گل چیدن
ستم ز دیدن گل بر نگاه نتوان کرد
❈۳❈
گشاره روی محال است تنگدل گردد
زمین میکده را خانقاه نتوان کرد
خموش باش که چون خامه پریشان گوی
به حرف و صوت دل خود سیاه نتوان کرد
❈۴❈
ز بس که حسن غیور تو سرکش افتاده است
ترا نگاه به طرف کلاه نتوان کرد
چو مو سفید شود بر مدار سر ز سجود
نماز فوت درین صبحگاه نتوان کرد
❈۵❈
توان کشید ز فولاد ریشه جوهر
ز دل به سعی برون حب جان نتوان کرد
خوش است داغ که از لخت دل برآرد دود
همین چو لاله ورق را سیاه نتوان کرد
❈۶❈
خدا به لطف کند چاره دل صائب
که مبتلاست به دردی که آه نتوان کرد
کامنت ها