گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:ز آه من دل سنگین یار می لرزد ز برق تیشه من کوهسار می لرزد

❈۱❈
ز آه من دل سنگین یار می لرزد ز برق تیشه من کوهسار می لرزد
به راز عشق دل بیقرار می لرزد محیط بر گهر شاهوار می لرزد
❈۲❈
در آب آینه لنگر فکند پرتو مهر دل من است که بر یک قرار می لرزد
ز خویش بار بیفشان که تا ثمر دارد چو برگ بید دل شاخسار می لرزد
❈۳❈
چه غم ز سنگ ملامت جنون کامل را؟ که از محک زر ناقص عیار می لرزد
چو گوهری که ز آیینه باشدش میدان عرق به چهره آن گلعذار می لرزد
❈۴❈
چه اشک پاک توانی ز چشم مردم کرد؟ ترا که دست به نقش و نگار می لرزد
ز کار خلق گره باز چون توانی کرد؟ ترا که دست مدام از خمار می لرزد
❈۵❈
چه گل ز دامن دشت جنون توانی چید؟ چنین که پای تو از زخم خار می لرزد
اگر چه همت آتش بلند افتاده است به خرده ای که دهد چون شرار می لرزد
❈۶❈
مشو ز زخم مکافات عاجزان ایمن که برق را دل از آسیب خار می لرزد
کجا به رتبه منصور سرفراز شود؟ کسی که همچو رسن زیر دار می لرزد
❈۷❈
به کوه اگر کمر و تاج روزگار دهد دلش به دولت ناپایدار می لرزد
منم که بار غم عشق می برم صائب وگرنه کوه درین زیر بار می لرزد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۸۰۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها