گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:نفس به سینه ام از اضطراب می سوزد چنان که تیر شهاب از شتاب می سوزد

❈۱❈
نفس به سینه ام از اضطراب می سوزد چنان که تیر شهاب از شتاب می سوزد
ز قید عقل در اقلیم عشق فارغ باش که سایه در قدم آفتاب می سوزد
❈۲❈
طراوت تو کند سبز تخم سوخته را خوش آن کتان که درین ماهتاب می سوزد
ز خون سوختگان عشق مجلس افروزست چراغ شعله به اشک کباب می سوزد
❈۳❈
گلی که گریه گرم من است میرابش ز شبنمش جگر آفتاب می سوزد
ازان زمان که لب از خون گرم من تر کرد هنوز در جگر تیغ آب می سوزد
❈۴❈
چنان که شهپر عقل از شراب آتشناک ز آفتاب رخ او نقاب می سوزد
مرا جدایی او سوخت، وقت شبنم خوش که در مشاهده آفتاب می سوزد
❈۵❈
اگرچه در دل دریاست جای من صائب ز تشنگی جگرم چون سراب می سوزد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۸۱۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها