گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:نگه ز دیده من اشکبار برخیزد نفس ز سینه من زخمدار برخیزد

❈۱❈
نگه ز دیده من اشکبار برخیزد نفس ز سینه من زخمدار برخیزد
هزار میکده خون حلال می باید که نرگس تو ز خواب خمار برخیزد
❈۲❈
بر آبگینه من گرد راه افشاند درین خرابه ز هر جا غبار برخیزد
اگر قدم به تماشای طور رنجه کنی به پیش پای تو بی اختیار برخیزد
❈۳❈
محیط گرد یتیمی نشست از گوهر به اشک چون ز دل من غبار برخیزد؟
چنین که پیکر من نقش بر زمین بسته است غبار چون ز من خاکسار برخیزد؟
❈۴❈
گذشت قافله فیض و ما گرانجانان نشسته ایم که باد بهار برخیزد
کلاه گوشه قدرش بر آسمان ساید چو شعله هر که به تعظیم خار برخیزد
❈۵❈
به زیر تیغ زند هرکه دست و پا صائب ز خاک روز جزا شرمسار برخیزد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۸۱۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها