گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:فغان که وحشی من مانده از رمیدن شد چو نقش پای زمین گیر آرمیدن شد

❈۱❈
فغان که وحشی من مانده از رمیدن شد چو نقش پای زمین گیر آرمیدن شد
به جرم این که چو شمع آتشین زبان گشتم تمام هستی من صرف لب گزیدن شد
❈۲❈
اگر چه سوخت رگ وریشه مرا غم عشق خوشم که دانه من فارغ از دمیدن شد
به گرد بالش گوهر فرو نیارد سر چنین که قطره من تشنه چکیدن شد
❈۳❈
حریف سرکشی نفس چون توانم شد مرا که آبله دست از عنان کشیدن شد
به گرمخونی محشر نمی شودپیوند گسسته هررگ جانی که از رمیدن شد
❈۴❈
شود به قدر تواضع کمال روزافزون هلال ماه تمام از ره خمیدن شد
چنان فشرده مرا چرخ آهنین بازو که رنگ گوهرم آماده چکیدن شد
❈۵❈
چه لازم است کنم پای سعی آبله دار مرا که راه طلب کوته از تپیدن شد
مکن به حاصل دنیا نظر سیه صائب که برگ کاه مرا مانع از پریدن شد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۸۴۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها