گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:مرا جلای دل از چشم خونفشان باشد که آب صیقل خاک است تا روان باشد

❈۱❈
مرا جلای دل از چشم خونفشان باشد که آب صیقل خاک است تا روان باشد
مده غبار به خاطر زخاکساری راه که چشم صدرنشینان بر آستان باشد
❈۲❈
به بلبلی که بدآموز شد به کنج قفس زبان مار خس وخار آشیان باشد
درازدستی شیطان ز دل سیاهی ماست چراغ دزد به شب خواب پاسبان باشد
❈۳❈
گشاد در گره بستگی است دل خوش دار که لال را زده انگشت ترجمان باشد
خوشا کسی که درین خارزار دامنگیر چو باد تند وچو برق آتشین عنان باشد
❈۴❈
تنور سرد محال است نان به خود گیرد چسان علاقه زپیری مرا به جان باشد
غم مرا دگران بیش می خورند از من همیشه روزی من رزق دیگران باشد
❈۵❈
خوشم چو سروبه بی حاصلی درین بستان که بی بری خط آزادی از خزان باشد
به جان اگر دگران راست زندگانی صائب حیات من به ملاقات دوستان باشد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۸۵۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

فرّخ
2014-12-23T00:10:56
لطفا مصراع دوم بیت 5 تصحیح گردد:که لال را ز ده انگشت ترجمان باشد