صائب تبریزی:ز چهره حال دل زار من عیان باشد که از شکستن دل رنگ ترجمان باشد
❈۱❈
ز چهره حال دل زار من عیان باشد
که از شکستن دل رنگ ترجمان باشد
ز عمر رفته مراآه حسرت است نصیب
که گرد لازم دنبال کاروان باشد
❈۲❈
ز عمر چشم اقامت مدار با قد خم
مبند دل خدنگی که در کمان باشد
لبم ز شکوه خونین نمیشود رنگین
دهان زخم مرا تیغ اگر زبان باشد
❈۳❈
امین مخزن گوهر کنند بی سخنش
چو ماهی آن که درین بحر بی زبان باشد
به هر کجا که نشینم خجل ز جای خودم
نظر به پایه من صدرآستان باشد
❈۴❈
ز کیسه تو کند خرج هر که محتاج است
کلید گنج تو در دست سایلان باشد
بغیر خط که ز لعل لب تو سر زده است
که دیده آتش یاقوت را دخان باشد
❈۵❈
دمی که صرف به ذکر خدا شود صائب
هزار بار به از عمر جاودان باشد
کامنت ها