صائب تبریزی:مرا اگر چه کم از خاک راه می گیرند ز من فروغ گهر مهر وماه می گیرند
❈۱❈
مرا اگر چه کم از خاک راه می گیرند
ز من فروغ گهر مهر وماه می گیرند
بهوش باش که دیوانگان وادی عشق
غزال را به کمند نگاه می گیرند
❈۲❈
مباش تند که نتوان ز آفتاب گرفت
تمنعی که ز رخسار ماه می گیرند
مدار دست ز دامان شب که غنچه دلان
گشایش از نفس صبحگاه می گیرند
❈۳❈
مکن ز پاکی دامن به بیگناهان فخر
که که در دیار کرم بیگناه می گیرند
به مشت خار ضعیفان به چشم کم منگر
که سیل حادثه را پیش راه می گیرند
❈۴❈
چگونه منکر عصیان شوی که اهل حساب
ز دست و پای تو اول گواه می گیرند
فغان ز پله انصاف این گرانجانان
که کوه درد مرا برگ کاه می گیرند
❈۵❈
ز تاب آتش روی تو عافیت طلبان
به آفتاب قیامت پناه می گیرند
اگر چه گرمروان همچو برق در گذرند
ز نقش پای چراغی به راه می گیرند
❈۶❈
ستمگران که به مظلوم می شوند طرف
ز غفلت آینه در پیش آه می گیرند
به قدر آنچه شوی پست سربلندشوی
عیار جاه عزیزان ز چاه می گیرند
❈۷❈
شکستن دل ما را پری رخان صائب
کم از شکستن طرف کلاه می گیرند
کامنت ها