صائب تبریزی:چو در پیاله رنجش می عتاب کند پیاله روترش از تلخی شراب کند
❈۱❈
چو در پیاله رنجش می عتاب کند
پیاله روترش از تلخی شراب کند
نسیم بی ادب امروز تند می آید
مباد رخنه در آن غنچه نقاب کند
❈۲❈
رخش ز باده فروزان شدآفتاب کجاست
که بهر خرمن خود برق انتخاب کند
ز سوزعشق رگ وریشه ام چنان گرم است
که برق راخس وخاشاک من کباب کند
❈۳❈
غبار خاطر من گربه گریه آمیزد
چه خاکها که نه در کاسه حباب کند
فروغ عقل شود محو چون ستاره صبح
چوآفتاب قدح پای در رکاب کند
❈۴❈
بس است شوربرآمدزجان مخموران
تبسم تو نمک چند در شراب کند
کامنت ها