صائب تبریزی:اگر کلام نه از آسمان فرود آید چرا به هر سخنی خامه در سجود آید
❈۱❈
اگر کلام نه از آسمان فرود آید
چرا به هر سخنی خامه در سجود آید
ز اهل دل تو همین نقش دیده ای از دور
که روز روشن از آتش به چشم دود آید
❈۲❈
ظهور عشق ز ما خاکیان غریب مدان
کز ابرهای سیه برق در وجود آید
فلک ز عهده این عقده های سردرگم
برون چگونه به یک ناخن کبود آید
❈۳❈
نکرد آتش مغرور سجده آدم
کجا به سوختن ما سرش فرود آید
جهان سفله بهشتی است ژاژخایان را
به خاروخس چو سد شعله در سرود آید
❈۴❈
شدی دوتا وهمان می دوی پی دنیا
نشد رکوع ترا نوبت قعود آید
به ناخنی که رساند به داغ من گردون
هزار دجله خون از دل حسود آید
❈۵❈
دل گشاده من صائب آرمیده بود
درین خرابه اگر آسمان فرود آید
کامنت ها