صائب تبریزی:ز هر نوا دل عشاق کی به جوش آید ز عندلیب مگر ناله ای به گوش آید
❈۱❈
ز هر نوا دل عشاق کی به جوش آید
ز عندلیب مگر ناله ای به گوش آید
چنان فسرده ز بیگانگی نگردیده است
که خونم از نگه آشنا به جوش آید
❈۲❈
فغان من ز محرک غنی ورنه
به ناخن دگران ساز در خروش آید
ز عیب او دگران نیز چشم می پوشد
به عیب مردم اگر دیده پرده پوش آید
❈۳❈
به اختیار نیایدکس از بهشت می پوشند
مگر ز میکده بیرون کسی به دوش آید
حضور روی زمین در بهشت بیهوشی است
به اختیار چرا آدمی به هوش آید
❈۴❈
کتاب در گرو باده از فقیه گرفت
زیاده زین چه مروت ز میفروش آید
مرا به بزم رقیبان مخواه که هیهات است
که عندلیب به دکان گلفروش آید
❈۵❈
ز خامشی دل افسرده گرم می گردد
چنان که در خم سربسته می به جوش آید
کامنت ها