صائب تبریزی:سیهدلی که ز دوران حضور میجوید میان دوزخ سوزنده حور میجوید
❈۱❈
سیهدلی که ز دوران حضور میجوید
میان دوزخ سوزنده حور میجوید
کسی که چشم تسلی ز آرزو دارد
علاج تشنگی از آب شور میجوید
❈۲❈
چه سادهلوح فتاده است آبگینه ما
ز سنگلاخ حوادث حضور میجوید
بسا که دست ندامت به سرزند آن کس
که تخم ریحان در خاک شور میجوید
❈۳❈
فریب نعمت الوان مخور که چرخ بخیل
حساب پای ملخ را ز مور میجوید
توان به سوز جگر شمع کشته را افروخت
ز آفتاب عبث ماه نور میجوید
❈۴❈
چگونه سر به گریبان خامشی نکشم
زمانهای است که طوفان تنور میجوید
دلی که ملک سلیمان بر او چو زندان بود
حصار عافیت از چشم مور میجوید
❈۵❈
فلک همیشه طلبکار تنگچشمان است
که روی زشت ز حق چشم کور میجوید
نظر به صافدلان است عشق خونی را
شراب رنگین جام بلور میجوید
❈۶❈
چه سادهلوح فتاده است صائب این زاهد
که حق گذاشته حور و قصور میجوید
کامنت ها