صائب تبریزی:هر ساغری به آن لب خندان نمیرسد هر تشنهلب به چشمه حیوان نمیرسد
❈۱❈
هر ساغری به آن لب خندان نمیرسد
هر تشنهلب به چشمه حیوان نمیرسد
آه من است در دل شبهای انتظار
طومار شکوهای که به پایان نمیرسد
❈۲❈
عاشق کجا و بوسه آن لعل آبدار
آب گهر به خار مغیلان نمیرسد
از جوش عاشقان نشود تنگ خلق عشق
تنگی ز کاروان به بیابان نمیرسد
❈۳❈
کا مرا به مرگ نخواهد گذاشت عشق
این کشتی شکسته به طوفان نمیرسد
در کشوری که پاره دل خرج میشود
انگشتری به داد سلیمان نمیرسد
❈۴❈
وقت خوشی چو روی دهد مغتنم شمار
دایم نسیم مصر به کنعان نمیرسد
کوتاهی از من است نه از سرو ناز من
دست ز کار رفته به دامان نمیرسد
❈۵❈
هرچند صبح عید ز دل زنگ میبرد
صائب به فیض چاک گریبان نمیرسد
کامنت ها