صائب تبریزی:خوبان دلم به زلف گرهگیر بستهاند دیوانه مرا به دو زنجیر بستهاند
❈۱❈
خوبان دلم به زلف گرهگیر بستهاند
دیوانه مرا به دو زنجیر بستهاند
جمعی که زیر چرخ نفس راست کردهاند
از بیم جان چو صبح دو شمشیر بستهاند
❈۲❈
از رشک قاصدان سخنساز عاشقان
مکتوب خود به بال و پر تیر بستهاند
جمعی که فتح باب ز گردون طمع کنند
دل بر گشاد غنچه تصویر بستهاند
❈۳❈
این کم عنایتی است که از لطف بیدریغ
بر روی میکشان در تزویر بستهاند
در روزگار غنچه ما اهل حل و عقد
چون گل حنا به ناخن تدبیر بستهاند
❈۴❈
در پیش راه باده گلگون طلسم عقل
سدی است کز شکر به ره شیر بستهاند
صائب ز عقل و کشمکش او چه فارغند
آنان که دل به زلف گرهگیر بستهاند
کامنت ها