صائب تبریزی:مستان چو غنچه بند قبا را نبسته اند بر سینه راه فیض هوا رانبسته اند
❈۱❈
مستان چو غنچه بند قبا را نبسته اند
بر سینه راه فیض هوا رانبسته اند
ای سرو وقت رفتن ازین لاله زار نیست
نخل مصیبت شهدا را نبسته اند
❈۲❈
سهل است اگر زپای فتادیم در رهش
بال تپیدن دل مارا نبسته اند
رنگ حجاب می چکد از روی گلرخان
بر خود چو لاله رنگ حنا را نبسته اند
❈۳❈
گر شانه پا شکسته آن زلف گشته است
بال نسیم وپای صبا را نبسته اند
مست است وباز کرده گریبان ناز را
داغم که دست بند قبا را نبسته اند
❈۴❈
صائب اگر چه پای گریزم شکسته است
اما خوشم که دست دعا را نبسته اند
کامنت ها