گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:فال وصال او دل رنجور می زند این شمع گشته بین که درسور می زند

❈۱❈
فال وصال او دل رنجور می زند این شمع گشته بین که درسور می زند
با شهپری که پرتو مهتاب برق اوست شوقم صلا به انجمن طور می زند
❈۲❈
در سینه عمرهاست که زندانی من است رازی که بوسه بر لب منصور می زند
آن کس که خرمن ز ثریا گذشته است از حرص دست در کمر مور می زند
❈۳❈
مردی واز سرشت تواین خوی بدنرفت خاک تو مشت بر دهن گور می زند
جوشی به ذوق خود چو می ناب می زنم نشنیده ام که عقل چه طنبور می زند
❈۴❈
بر اوج فکر خامه صائب مپرس چیست کبکی است خنده بر کمر طور می زند

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۱۶۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها