صائب تبریزی:هر بلبلی که زمزمه بنیاد میکند اول مرا به برگ گلی یاد میکند
❈۱❈
هر بلبلی که زمزمه بنیاد میکند
اول مرا به برگ گلی یاد میکند
از درد رو متاب که یک قطره خون گرم
در دل هزار میکده ایجاد میکند
❈۲❈
آهی که زیر لب شکند دردمند عشق
در سینه کار تیشهٔ فولاد میکند
این ظلم دیگرست که عاشق شکار من
چون مرغ پر شکسته شد آزاد میکند
❈۳❈
در ناف حسن سعی شود مشک عاقبت
خونی که صید در دل صیاد میکند
دیوان عاشقان به قیامت نمیکشد
ایام خط تلافی بیداد میکند
❈۴❈
عاجز چو سبزه ته سنگ است در دلت
آهم که ریشه در دل فولاد میکند
خواهد ثواب بتشکنان یافت روز حشر
هرکس که در شکست من امداد میکند
❈۵❈
رنگی که از خزان خجالت شکسته شد
بر چهره کار سیلی استاد میکند
پیوسته سرخ رو بود از پاک گوهری
هرکس که چون شراب دلی شاد میکند
❈۶❈
از پیچ و تاب اهل سخن صائب آگه است
چون سرو هرکه مصرعی ایجاد میکند
کامنت ها