صائب تبریزی:مخمور را نگاه تو سرشار میکند بدمست را عتاب تو هشیار میکند
❈۱❈
مخمور را نگاه تو سرشار میکند
بدمست را عتاب تو هشیار میکند
آیینه را که مست شکر خواب حیرت است
مژگان شوخ چشم تو بیدار میکند
❈۲❈
خال تو هر زمان به دلی میکند قرار
این نقطه بین که دور چو پرگار میکند
هر عزلتی مقدمه کثرتی بود
یوسف ز چاه روی به بازار میکند
❈۳❈
دل میخورد ز حرف سبک خون خویش را
این شاخ را شکوفه گرانبار میکند
از بس که دید آینه من ندیدنی
جوهر بدل به سبزه زنگار میکند
❈۴❈
خورشید هرکجا که دچار تو میشود
از انفعال روی به دیوار میکند
شستند گرد پنبه حلاج را به خون
زاهد همان عمارت دستار میکند
❈۵❈
حیرت مرا ز هر دو جهان بینیاز کرد
این خواب کار دولت بیدار میکند
بلبل ز ناله فاخته از گفتگوی ماند
صائب همان حدیث تو تکرار میکند
کامنت ها