گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:چشمی کز انتظار سفیدش نمی کنند آیینه دار صبح امیدش نمی کنند

❈۱❈
چشمی کز انتظار سفیدش نمی کنند آیینه دار صبح امیدش نمی کنند
خونهای مرده قابل تلقین فیض نیست رحم است بر کسی که شهیدش نمی کنند
❈۲❈
از باز دید حاصل عمرم به باد رفت آسوده آن که دیدن عیدش نمی کنند
باشد گران چو زنگ بر آیینه خاطران هر طوطیی که گفت وشنیدش نمی کنند
❈۳❈
از دور باش وحشت مجنون هنوز خلق آرام زیر سایه بیدش نمی کنند
هر کس نکرد نامه خود را چو شب سیاه از صبح عفو نامه سفیدش نمی کنند
❈۴❈
در حشر چشم بسته سر از خاک برکند اینجا کسی که صاحب دیدش نمی کنند
قفلی که بر گشایش غیبی است چشم او منت پذیر هیچ کلیدش نمی کنند
❈۵❈
دارند التفات به هر کس شکرلبان بی زهر در پیاله نبیدش نمی کنند
صائب سیاه خانه صحرای محشرست از گریه هر دلی که سفیدش نمی کنند

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۲۲۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها