صائب تبریزی:دل روشن از ریاضت بسیار می‌شود آهن ز صیقل آینه‌رخسار می‌شود
❈۱❈
دل روشن از ریاضت بسیار می‌شود
آهن ز صیقل آینه‌رخسار می‌شود
از حسن اتفاق ضعیفان قوی شوند
پیوسته شد چو مور به هم مار می‌شود
❈۲❈
سیم و زر خسیس به کوری شود تلف
نقد ستاره خرج شب تار می‌شود
با تشنگی بساز که در تیغ آبدار
جوهر تمام ریشه زنگار می‌شود
❈۳❈
از خرج ابر کم نشود دخل بحر را
کی دل مرا ز گریه سبکبار می‌شود
صد شِکوه به جاست گره زیر لب مرا
شرم حضور مانع اظهار می‌شود
❈۴❈
شبنم به آفتاب رسانیده خویش را
دولت نصیب دیده بیدار می‌شود
دوری ز برگ بود به دل بار پیش ازین
امروز برگ بر دل من بار می‌شود
❈۵❈
نقش قدم ز پیشروان می‌برد سبق
آنجا که شوق قافله‌سالار می‌شود
زان روی آتشین دل هرکس که آب شد
صائب مرا دو دیده گهربار می‌شود
کامنت ها