صائب تبریزی:از یاد وصل، دیده من سیر می‌شود مهتاب در پیاله من شیر می‌شود
❈۱❈
از یاد وصل، دیده من سیر می‌شود
مهتاب در پیاله من شیر می‌شود
هرگز به سوی خویش نمی‌بینی از حجاب
در خلوت تو آینه دلگیر می‌شود
❈۲❈
دور نشاط زود به انجام می‌رسد
می چون دو سال عمر کند پیر می‌شود
ظالم به مرگ دست نمی‌دارد از ستم
آخر پر عقاب پر تیر می‌شود
❈۳❈
آن را که روزگار نگیرد به هر گناه
چون جمع شد گناه، خداگیر می‌شود
از چشم آهوانه لیلی حذر کند
مجنون اگرچه در دهن شیر می‌شود
❈۴❈
تدبیر بنده سایه تقدیر ایزدست
ورنه کدام کار به تدبیر می‌شود
اشک ندامت تو به دامن نمی‌رسد
هرچند بیشتر ز تو تقصیر می‌شود
❈۵❈
طومار شکوه تو به افلاک می‌رسد
یک لحظه روزی تو اگر دیر می‌شود
چون آفتاب، فکر من آفاق را گرفت
حسن غریب زود جهانگیر می‌شود
❈۶❈
نتوان گذشتن از دو جهان بی‌جهاد نفس
این راه دور قطع به شمشیر می‌شود
صائب به گریه گرد برآورد از جهان
سیل بهار را که عنانگیر می‌شود
کامنت ها