صائب تبریزی:جان از وداع سبکتاز می شود لوح مزار، شهپر پرواز می شود
❈۱❈
جان از وداع سبکتاز می شود
لوح مزار، شهپر پرواز می شود
در کام کش زبان که زبان نفس دراز
چون شمع روزی دهن گاز می شود
❈۲❈
از صحبت خسیس حذر کن که چشم را
یک برگ کاه مانع پرواز می شود
نتوان به زخم تیغ لبش را ز هم گشود
هر دل که مخزن گهر راز می شود
❈۳❈
قطع نظر ز خواب بهارست لازمش
با عندلیب هر که هم آواز می شود
باشد عیار همت افتادگان بلند
شبنم به آفتاب نظرباز می شود
❈۴❈
رعناترست سرو ز اشجار میوه دار
آزاد هر که گشت سرفراز می شود
افغان که در گرفتن دامان سعی من
خار شکسته چنگل شهباز می شود
❈۵❈
صائب ز آه سرد دل تنگ وا شود
گر غنچه از نسیم سحر باز می شود
کامنت ها