صائب تبریزی:تسکین دل به شور محبت نمیشود این داغ، خوشنمک به قیامت نمیشود
❈۱❈
تسکین دل به شور محبت نمیشود
این داغ، خوشنمک به قیامت نمیشود
لیلی عنان گسسته به صحرا نهاد روی
تمکین حریف جذب محبت نمیشود
❈۲❈
در اشک تلخ نیست کمی دیده مرا
دستم دچار دامن فرصت نمیشود
در کوهسار شورش سیل است بیشتر
اصلاح ما به سنگ ملامت نمیشود
❈۳❈
فانوس شمع را نتواند نهفته داشت
چشم حسود پرده شهرت نمیشود
مسند به روی دست سلیمان فکند مور
خواری نصیب اهل قناعت نمیشود
❈۴❈
از آرزوست خواب پریشان دل تمام
تا نقش هست آینه خلوت نمیشود
از آب تیغ دانه ما سبز میشود
قطع امید ما به شهادت نمیشود
❈۵❈
از تاک زور باده کجی را برون نبرد
هموار بدگهر به نصیحت نمیشود
بیدار گشت سبزه خوابیده از سحاب
از می علاج زنگ کدورت نمیشود
❈۶❈
شمعی که دیدههاست سرانجام خامشی
منتپذیر دست حمایت نمیشود
صائب ز خود برآی که حسن سخن، غریب
بیخاکمال وادی غربت نمیشود
کامنت ها