صائب تبریزی:تا روشنی صدق به دل یار نگردد گفتار تو آیینه کردار نگردد
❈۱❈
تا روشنی صدق به دل یار نگردد
گفتار تو آیینه کردار نگردد
کوته بود از سوختگان دست تعدی
پروانه به شبگرد گرفتار نگردد
❈۲❈
در ساغر چشم است می طفل مزاجی
افسانه حریف دل بیدار نگردد
رخساره گلرنگ تو هردم به هوایی است
چون چشم گرانخواب تو بیمار نگردد
❈۳❈
تا صائب ما صفحه دیوان نگشاید
گل پردگی رخنه دیوار نگردد
کامنت ها