گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:در سینه نهان گریه مستانه نگردد سیلاب گره در دل ویرانه نگردد

❈۱❈
در سینه نهان گریه مستانه نگردد سیلاب گره در دل ویرانه نگردد
جویای دل صاف بود چهره روشن آیینه محال است پریخانه نگردد
❈۲❈
نزدیکی شمع است جهانسوز وگرنه فانوس حجاب پر پروانه نگردد
کافر ز قبول نظر خلق شود دل این کعبه محال است صنمخانه نگردد
❈۳❈
از سرکشی نفس شود زیر و زبر جسم در خانه نگهبان سگ دیوانه نگردد
هنگامه مستان نشود گرم ز هشیار از شیشه خالی سر پیمانه نگردد
❈۴❈
شایسته زنجیر بود حق نشناسی کز سلسله زلف تو دیوانه نگردد
خال لب او چون خط شبرنگ برآورد در کان نمک سبز اگر دانه نگردد
❈۵❈
زلفی که بود درشکن او دل صد چاک محتاج به مشاطگی شانه نگردد
روزی به در خانه او بی طلب آید درویش اگر بر در هر خانه نگردد
❈۶❈
صائب نبود هیچ کم از دولت بیدار خوابی که گرانسنگ به افسانه نگردد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۳۳۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها