صائب تبریزی:سیری ز تپیدن دل بیتاب ندارد آسودگی این قطره سیماب ندارد
❈۱❈
سیری ز تپیدن دل بیتاب ندارد
آسودگی این قطره سیماب ندارد
بر صاف ضمیران سخن سخت گران نیست
پروای شکست آینه آب ندارد
❈۲❈
شبنم چه طراوت دهد این لاله ستان را
سیری جگر سوخته از آب ندارد
بیدار نگردد دل غافل به نصیحت
ازخار حذرپای گرانخواب ندارد
❈۳❈
با جبهه وا کرده چه سازد غم عالم
ساغر خطر از زور می ناب ندارد
از خال نگردید فروغ رخ او کم
از داغ حذر لاله سیراب ندارد
❈۴❈
چون موج رود آن که درین بحر سراسر
مسکین خبراز عقده گرداب ندارد
ماهی چو زند برلب خود مهرخموشی
اندیشه ز گیرایی قلاب ندارد
❈۵❈
از نقش ونگارست دل حق طلبان پاک
دیوار حرم صورت محراب ندارد
همصحبتی ساده دلان صیقل روح است
بر در زن ازان خانه که مهتاب ندارد
❈۶❈
گشته است زبس محو مسبب نظر او
صائب خبر از عالم اسباب ندارد
کامنت ها