صائب تبریزی:صبح ازل این طرف بنا گوش ندارد شام ابد این زلف سیه پوش ندارد
❈۱❈
صبح ازل این طرف بنا گوش ندارد
شام ابد این زلف سیه پوش ندارد
در پله بینایی آشوب شناسان
دریا خطر سینه پر جوش ندارد
❈۲❈
از خامشی من جگرخصم دو نیم است
شمشیر شکوه لب خاموش ندارد
بردار کلاه نمدی از سر بی مغز
کاین خوان تهی حاجت سر پوش ندارد
❈۳❈
ای شمع ز پیراهن فانوس برون آی
پروانه ما جرات آغوش ندارد
صائب چه عجب گر سخن از لاف نگوید
می پخته چو گردید سر جوش ندارد
کامنت ها