گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:از خال توان راه به آن کنج دهان برد بی خضر به سرچشمه جان پی نتوان برد

❈۱❈
از خال توان راه به آن کنج دهان برد بی خضر به سرچشمه جان پی نتوان برد
بیرون سری از سبزه خط تو نبردم هر چند سوادم سبق از آب روان برد
❈۲❈
چون کار برآن کنج دهن تنگ نگردد مور خط اوره به شکر خند نهان برد
غم از دل ما کم نکند خنده که تلخی از طینت بادام به شکر نتوان برد
❈۳❈
از من قدمی چند بود سنگ نشان پیش از بس به رهش پای مرا خواب گران برد
تا چند بود گوش برآواز شکستن رنگ از رخ من شکوه به دیوان خزان برد
❈۴❈
روزی که کمر بست میانش به نزاکت آن روز دل صائب مسکین ز میان برد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۳۶۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها