گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:در خویش چو گردون نکنی تا سفری چند از ثابت وسیارنیابی نظری چند

❈۱❈
در خویش چو گردون نکنی تا سفری چند از ثابت وسیارنیابی نظری چند
از خانه زنبور حوادث نخوری شهد تا در رگ جانت ندود نیشتری چند
❈۲❈
شیرازه دریای حلاوت رگ تلخی است شکرانه هر تلخ بنوشان شکری چند
در سایه دیوار سلامت ننشیند از سنگ ملامت نخورد هرکه سری چند
❈۳❈
از خود نشناسان مطلب دیده حق بین حق را چه شناسند ز خود بیخبری چند
هر چند دل از شکوه سبکبار نگردد چون شعله برون می دهم از دل شرری چند
❈۴❈
از لال هرانگشت زبانی است سخن گوی یک در چو شود بسته گشایند دری چند
سرچشمه این بادیه از زهره شیرست زنهار مشو همسفر بیجگری چند
❈۵❈
هر چند رهایی ز قفس قسمت من نیست آن نیست که برهم نزنم بال وپری چند
بنمای به صاحب نظری گوهر خود را عیسی نتوان گشت به تصدیق خری چند
❈۶❈
من کار به عیب وهنر خلق ندارم گوعیب بر آرند ز من بی هنری چند
دست تو نگردد صدف گوهر شهوار تا سر ننهی در سر موج خطری چند
❈۷❈
صائب سر خورشید به فتراک نبندی برخواب شبیخون نزنی تاسحری چند

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۴۰۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها