صائب تبریزی:در کوی خرابات گروهی که خموشند از صافدلی چون خم سربسته به جوشند
❈۱❈
در کوی خرابات گروهی که خموشند
از صافدلی چون خم سربسته به جوشند
از دور نیفتند به صد شیشه لبریز
در بزم می آنها که چوپیمانه خموشند
❈۲❈
سیلاب خجل می روداز کوی خرابات
کاین قوم سراسر چو سبو خانه بدوشند
در پرده اگرهست ترا خرده رازی
چون غنچه خمش باش که گلها همه گوشند
❈۳❈
منمای به اخوان زمان گوهر خود را
کاینها همه یوسف به زر قلب فروشند
ما در چه شماریم که خورشید عذاران
از هاله خط ماه ترا حلقه بگوشند
❈۴❈
از باده سرجوش دماغی برسانید
تا نغمه سرایان چمن برسرجوشند
از دیدن خوبان نتوان قطع نظر کرد
گر دشمن عقلند و گر رهزن هوشند
❈۵❈
از خار حسد ترکش نیشند چو ماهی
در ظاهر اگر اهل جهان چشمه نوشند
صائب نگشایند به گفتار لب خویش
در عهد کلام تو گروهی که بهوشند
کامنت ها