گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:حاشا که زعاشق سخن کام برآید از سینه آتش نفس خام برآید

❈۱❈
حاشا که زعاشق سخن کام برآید از سینه آتش نفس خام برآید
بالیدن نخل تو ز پیوند دل ماست این سرو ز آغوش به اندام برآید
❈۲❈
بگذشت ز تلخی همه ایام نشاطم چون طفل یتیمی که به دشنام برآید
یک چشم زدن چشم تو غایب ز نظر نیست آهو که گمان داشت چنین رام برآید
❈۳❈
شیران جهان گردن تسلیم گذارند از سلسله زلف تو چون نام برآید
در فکر اثر باش که چون دور کند چرخ آوازه جمع از دهن جام برآید
❈۴❈
بااینهمه آتش که نهان در جگر اوست صائب که گمان داشت چنین خام برآید

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۴۳۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها