گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:بیخواست ز دل ناله جانکاه برآید بی دلو ورسن یوسف ازین چاه برآید

❈۱❈
بیخواست ز دل ناله جانکاه برآید بی دلو ورسن یوسف ازین چاه برآید
از دیده وران میکندش قطره شبنم هر غنچه که از پوست سحرگاه برآید
❈۲❈
آن روز مرا مزرع امید شود سبز کز دانه خال تو ز خط آه برآید
در دایره هاله شود ماه زمین گیر چون حسن تمام تو ز خرگاه برآید
❈۳❈
زنگار محابا نکند از دم شمشیر چون با خط سبز آن رخ چون ماه برآید
دستی که فشاندم ز بلندی به دو عالم ترسم که ز دامان تو کوتاه برآید
❈۴❈
از راست روان زخم زبان طرف نبندد پامال شود سبزه چو از راه برآید
صد حرف نفهمیده کند بیخبر انشا تا یک سخن از خاطر آگاه برآید
❈۵❈
در صحبت اشراق خموش است زبانها رحم است به شمعی که شب ماه برآید
باهمت ناقص به فلک بر نتوان شد کی دانه ز خرمن به پرکاه برآید
❈۶❈
جایی که عزیزان به زر قلب گرانند یوسف چه فتاده است که از چاه برآید
از غیرت رنگینی افکار تو صائب صد آه یمن را ز جگر گاه برآید

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۴۳۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها