گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:با تنگدلی از لب خندان چه گشاید از خنده سوفار ز پیکان چه گشاید

❈۱❈
با تنگدلی از لب خندان چه گشاید از خنده سوفار ز پیکان چه گشاید
تیغی است دو دم هر خوشیی کز ته دل نیست چون پسته مرا از لب خندان چه گشاید
❈۲❈
افزود ز صحرا گره خاطر مجنون با پای فروبسته ز میدان چه گشاید
از خنده بیدرد نمکسود شود زخم دلهای غمین را ز گلستان چه گشاید
❈۳❈
از دیدن اوضاع جهان چشم فروپوش جز تفرقه زین خواب پریشان چه گشاید
هرگز به گره وانتوان کرد گره را پیداست که از جبهه دربان چه گشاید
❈۴❈
با مردم عاقل چه کند باد بهاران بی سلسله از سلسله جنبان چه گشاید
آن راهروی را که بود آبله در دل از نیشتر خار مغیلان چه گشاید
❈۵❈
بی رهبر بینا نرسد کار به انجام از رشته بی سوزن باران چه گشاید
جز خیرگی دیده و جز اشک دمادم از دیدن خورشید درخشان چه گشاید
❈۶❈
آنجا که کشد خارسراز چاک گریبان چون غنچه ز برچیدن دامان چه گشاید
چون تیغ برآرد زمیان برق جهانسوز از ترکش پرتیرنیستان چه گشاید
❈۷❈
زان زلف سیه شد شفقی چهره صائب جز خون دل از شام غریبان چه گشاید

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۴۴۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها