گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:پروای شکوه من آن سیمتن ندارد دردش مباد هر چند درد سخن ندارد

❈۱❈
پروای شکوه من آن سیمتن ندارد دردش مباد هر چند درد سخن ندارد
ناسازگاریی هست در خوی گلعذاران کو یوسفی که گرگی در پیرهن ندارد
❈۲❈
هرکس فتد تهی چشم در فکر دیگران نیست پروای تشنه جانان چاه دفن ندارد
از نارسایی جودسایل برآورد دست چاهی که می رسد دست دلو ورسن ندارد
❈۳❈
چون شمع سرگرانان در زیر پا نبینند پای چراغ نوری در انجمن ندارد
از زندگی به تنگند دایم سیاه روزان ذوقی چراغ ماتم از زیستن ندارد
❈۴❈
ناجنس کی تواند ما را به حرف آورد با آبگینه طوطی روی سخن ندارد
عارف ز جرم مردم در پرده حجاب است یوسف ز شرم اخوان روی وطن ندارد
❈۵❈
باشند زردرویان صائب به پرده محتاج هر کس شهید گردد فکر کفن ندارد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۴۶۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها