گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:هر چند ره در آن زلف پیدا نمی توان کرد قطع امید ازان زلف قطعا نمی توان کرد

❈۱❈
هر چند ره در آن زلف پیدا نمی توان کرد قطع امید ازان زلف قطعا نمی توان کرد
تا از سر دل ودین مردانه برنخیزی با کاروان یوسف سودا نمی توان کرد
❈۲❈
از کف مده به بازی آن زلف عنبرین را کاین رشته چون رها شد پیدا نمی توان کرد
دریای بیکران را نتوان به ساحل آورد در نامه شوق ما را انشا نمی توان کرد
❈۳❈
از دام ما چو مجنون آهو نجست سالم پهلو تهی به وحشت از ما نمی توان کرد
از آفتاب تابان گر نور وام گیری چون ماه نو سر از شرم بالا نمی توان کرد
❈۴❈
امید یافتن هست گم گشته جهان را در خویش هر که گم گشت پیدا نمی توان کرد
دل بحرخون شدازعشق کوآن کسی که می گفت سرچشمه را به کاوش دریا نمی توان کرد
❈۵❈
از زاهد ترشرو مشرب طمع مدارید انگور سرکه چون شد صهبا نمی توان کرد
سیلاب فتنه صائب با بیخودان چه سازد آن را که نیست جایی بی جا نمی توان کرد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۴۶۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها