صائب تبریزی:در زلف ناامیدی روی امید باشد صبح امید یعقوب چشم سفید باشد
❈۱❈
در زلف ناامیدی روی امید باشد
صبح امید یعقوب چشم سفید باشد
بید از ثمر نظر بست وصل نبات دریافت
عاشق ز ترک لذت چون ناامید باشد
❈۲❈
در روستای مشرب هرروز روز عیدست
در شهربند مذهب سالی دو عید باشد
برخانه وجودم از دل زده است گردون
قفلی که آه وفریادآن را کلید باشد
❈۳❈
عاشق نمی توان گفت دیوانه مشربان را
هرکس به خون نغلطید اینجا شهید باشد
از جوی شیرشستیم دست امیدواری
تا چندقاصد مااین پی سفیدباشد
❈۴❈
دوران ناامیدی سرحلقه امیدست
صائب ز ناامیدی چون ناامید باشد
کامنت ها