صائب تبریزی:آن چشم اگرچه خود را بیمار مینماید غافل مشو ز مکرش عیّار مینماید
❈۱❈
آن چشم اگرچه خود را بیمار مینماید
غافل مشو ز مکرش عیّار مینماید
دزدیدن تبسم پیداست از لب او
آبی که در عقیق است ناچار مینماید
❈۲❈
دشواریی ندارد راه فنا ولیکن
راهی که بیرفیق است دشوار مینماید
هرکس ز روزن دل در عالم است سیار
عالم به چشم مستان گلزار مینماید
❈۳❈
در پیش پا فتاده است مستی و هوشیاری
در هرکه هرچه باشد رفتار مینماید
از ره مرو به صورت معنی طلب کن از خلق
پای به خواب رفته بیدار مینماید
❈۴❈
سیل بنای هستی است زخم گران رکابش
شمشیر اگر به ظاهر هموار مینماید
یک دانه بیشمارست از آسیای گردون
از چشم کور اشکی بسیار مینماید
❈۵❈
چین جبین دنیا با داغ زردرویی
در چشم این خسیسان دینار مینماید
آن کس که در سراغش بر هم زدم جهان را
صائب ز روزن دل دیدار مینماید
کامنت ها