گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:دل از خاکساری بهشت خدا شد ز گرد یتیمی گهر بی بها شد

❈۱❈
دل از خاکساری بهشت خدا شد ز گرد یتیمی گهر بی بها شد
طبیبان همان روز گشتند مجنون که دیوانه ما به دارالشفاشد
❈۲❈
نیفتد ز پرگار آن نقطه دل که در حلقه زلف او مبتلا شد
به آهی ز دل زنگ هستی زدودم چراغ مراباد دست دعا شد
❈۳❈
شد آن روز بی بادبان کشتی من که دامان فرصت ز دستم رها شد
سبک چون پر کاه شد در نظرها رخی کز طمع زردچون کهرباشد
❈۴❈
شکر خواب فرش است در چشم آن کس که از فرش خرسند با بوریا شد
عنانداری سیل از پل نیاید دل از عمر بردار چون قددوتاشد
❈۵❈
بپیوند با هر که پیوست خواهی جدا شو ز هر کس که باید جدا شد
من آن روز در مغز دولت رسیدم که در استخوان سگ شریک هما شد
❈۶❈
مگر روز محشر به کار من آید نمازی که در بیخودیها قضا شد
ز شرم گنه قلب من گشت رایج غبار خجالت مرا کیمیا شد
❈۷❈
به ساحل رسد صائب از شور دریا چو خاشاک هر کس که بی دست وپا شد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۵۰۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها