گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:تسلیم می‌کند به ستم ظلم را دلیر جرم زمانه ساز، فزون از زمانه است

❈۱❈
تسلیم می‌کند به ستم ظلم را دلیر جرم زمانه ساز، فزون از زمانه است

فایل صوتی دیوان اشعار تک‌بیت شمارهٔ ۴۵۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

احتسام
2016-11-03T11:08:54
تا در ترددست نفس، جان روانه استبر باد پای عمر، نفس تازیانه استعاشق کجا به فکر سرانجام خانه است؟مرغ ملول را ته بال آشیانه استگشتیم پیر از غم دنیا و آخرتپشت کمان خمیده ز فکر دو خانه استآوازه رحیل کز او خوابهاست تلخپای به خواب رفته ما را فسانه استکوتاه دیدگی است نفس راست ساختنبر توسنی که موج نفس تازیانه استحیرت امان نمی دهدم تا نفس کشمبیچاره طوطیی که در آیینه خانه استزین سرکشان که گردن دعوی کشیده انداز هر که عشق گرد برآرد نشانه استروی شکفته خرده جان را دهد به بادکم عمری گل از نفس بیغمانه استدل می برد به چین جبین دلربای مناین صید پیشه را گره دام دانه استپروانه ها فسرده، خموشند شمعهادر محفلی که پای ادب در میانه استروشندلان ز هر دو جهانند بی نیازخورشید را ز چهره زرین خزانه استروی زمین ز شکوه گردون لبالب استهر کس که هست زخمی ازین شیشه خانه استآبی که زندگانی جاوید می دهددارد اگر وجود، شراب شبانه استآغوش بحر بی گهر شاهوار نیستدل چون دو نیم شد صدف آن یگانه استتسلیم می کند به ستم ظلم را دلیرجرم زمانه ساز فزون از زمانه استهر کس به قدر هوش خود آزار می کشددر بحر پر کنار، خطر بیکرانه استصائب ز کوی عشق به جایی نمی رومچون کعبه قتلگاه من این آستانه است