صائب تبریزی:ز شور عشق مرا شد دل خراب لذیذ که می شود چو نمکسود شد کباب لذیذ
❈۱❈
ز شور عشق مرا شد دل خراب لذیذ
که می شود چو نمکسود شد کباب لذیذ
به کام نشائه شناسان شیوه معشوق
بود چو تلخی می تلخی عتاب لذیذ
❈۲❈
ز خط به خوردن خون چشم یار مایل شد
که در بهار به مستان بود شراب لذیذ
مدار از دل من تیغ آبدار دریغ
که هست بر جگر تشنه همچو آب لذیذ
❈۳❈
غم از عتاب ندارم که در مذاق من است
نگاه تند تو چون تلخی شراب لذیذ
در آفتاب توان زیر ابر دید دلیر
جمال یار بود در ته نقاب لذیذ
❈۴❈
به وعده های دروغ از تو قانعم که بود
به چشم تشنه لبان موجه سراب لذیذ
ز خط رقیب شد از حسن یار روگردان
که با شعور بود صحبت کتاب لذیذ
❈۵❈
به چشم آن که به شیرین لبی نظر دارد
بود چو شیر و شکر سیر ماهتاب لذیذ
جواب خشک ازان لعل آبدار، بود
به گوش تشنه لبان چون صدای آب لذیذ
❈۶❈
ز روی گرم سخن پخته می شود صائب
که می شود ثمر خام از آفتاب لذیذ
کامنت ها