صائب تبریزی:از دل پرخون بلبل کی خبر دارد بهار؟ هر طرف چون لاله صد خونین جگر دارد بهار
❈۱❈
از دل پرخون بلبل کی خبر دارد بهار؟
هر طرف چون لاله صد خونین جگر دارد بهار
شاهدان غیب را بی پرده جولان می دهد
منت بسیار بر اهل نظر دارد بهار
❈۲❈
مستی غفلت حجاب نشأه بیگانه است
ورنه بیش از باده در دلها اثر دارد بهار
از قماش پیرهن غافل ز یوسف گشته اند
شکوه ها از مردم کوته نظر دارد بهار
❈۳❈
خواب آسایش کجا آید به چشم شبنمش ؟
همچو بوی گل عزیزی در سفر دارد بهار
از سرشک ابر و آه برق و های و هوی رعد
می توان دانست شوری در جگر دارد بهار
❈۴❈
رنگ و بو را دام اطفال تماشا کرده است
ورنه صد دام تماشای دگر دارد بهار
از عزیزیهای شبنم می تراود در چمن
گوشه چشمی که با اهل نظر دارد بهار
❈۵❈
از برای موشکافان در رگ هر سنبلی
معنیی پیچیده چون موی کمر دارد بهار
هر زبان سبزه او ترجمان دیگرست
از ضمیر خاکیان یکسر خبر دارد بهار
❈۶❈
ناله بلبل کجا از خواب بیدارش کند؟
بالش نرمی که از گل زیر سر دارد بهار
بس که می بالد ز شوق عالم بالا به خود
خاک را نزدیک شد از جای بردارد بهار
❈۷❈
می کند از طوق قمری حلقه نام سرو را
قد موزون که را تا در نظر دارد بهار
عشق در دلهای سنگین شور دیگر می کند
جلوه مستانه در کوه و کمر دارد بهار
❈۸❈
قاصد مکتوب ما صائب همان مکتوب ماست
از شکوفه نامه های نامه بردارد بهار
کامنت ها