گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:حسن را در کار نبود باده ناب دگر چشمه خورشید مستغنی است از آب دگر

❈۱❈
حسن را در کار نبود باده ناب دگر چشمه خورشید مستغنی است از آب دگر
هرکه را بر طاق ابروی تو افتاده است چشم نیست ممکن سر فرود آرد به محراب دگر
❈۲❈
صبح آگاهی شود گفتم مرا موی سفید چشم بی شرم مرا شد پرده خواب دگر
از کهنسالی امید سیر چشمی داشتم قامت خم شد ز حرص طعمه قلا ب دگر
❈۳❈
این زمین شور از خود آب بر می آورد نیست حاجت خانه ما را به سیلاب دگر
گرچه در ظاهر ز دنیا چشم خود پوشیده ام می تراود هر نفس زین زخم خوناب دگر
❈۴❈
گفتم از دنیا بشویم دست چون دل خون شود این شفق شد از هواجویی می ناب دگر
از مروت نیست ای ابر بهار استادگی مزرع ما خوشه می بندد به یک آب دگر
❈۵❈
در حریم سینه ما فرش باشد آه سرد نیست حاجت کلبه مارا به مهتاب دگر
گر چه در حاجت روایی کعبه طاق افتاده است دردمندان رادل چاک است محراب دگر
❈۶❈
آه کز سرگشتگی آب روان عمر را هست چون زنجیر از هر حلقه گرداب دگر
از نصیحت گوهری هر کس به گوش من کشید صائب از بهر گرانی گشت سیماب دگر

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۶۲۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها