گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:کی ز خواریهای غربت می کند پرواگهر؟ دایه از گردیتیمی داشت در دریا گهر

❈۱❈
کی ز خواریهای غربت می کند پرواگهر؟ دایه از گردیتیمی داشت در دریا گهر
خاکساری قسمت صاحبدلان امروز نیست در صدف گرد یتیمی داشت برسیماگهر
❈۲❈
جوهر ذاتی به نور عاریت محتاج نیست درشب تار از فروغ خود شود پیدا گهر
ماه کنعان رابرابر می کند باسیم قلب درترازو آن که می سنجد سخن راباگهر
❈۳❈
از تجردپایه روشندلان گرددبلند جای بر سر می دهندش چون شود یکتاگهر
روزی روشندلان از عالم بالابود آب از دریا نمی گیرد ز استغنا گهر
❈۴❈
زیر پای خود نبیند همت سرشار من گر مرا ریزند چون دریا به زیر پاگهر
بی سخن کش هم سخن می آید از دل بر زبان گر به پای خویش بیرون آید از دریاگهر
❈۵❈
نیست ممکن از روانی اشگ رامانع شدن دارد از بی دست وپایی در گره صد پا گهر
ماه کنعان از غریبی شدعزیز روزگار پای می پیچد به دامان صدف بیجاگهر
❈۶❈
می کند از ساده لوحیها همان یادوطن گر چه درخاک غریبی می شود بیناگهر
خاکساری کم نسازد صائب آب روی مرد از بهای خود نمی افتد به زیر پا گهر

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۶۳۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها