گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:نیست بیرون ز تو مقصود، تکاپو بگذار چند روزی سر خود بر سر زانو بگذار

❈۱❈
نیست بیرون ز تو مقصود، تکاپو بگذار چند روزی سر خود بر سر زانو بگذار
با حجاب تن خاکی نتوان واصل شد کوزه خود بشکن، لب به لب جو بگذار
❈۲❈
لعل و یاقوت درین داد و ستد سنگ کم است وصل یوسف طلبی جان به ترازو بگذار
نقطه را دایره عیش ز پرگار بود سر سودازده را در قدم او بگذار
❈۳❈
خون شود مشک ز همصحبتی ناف غزال دل خون گشته به آن حلقه گیسو بگذار
منه آینه به زانو چو زنان گر مردی غنچه شو،روی در آیینه زانو بگذار
❈۴❈
حسن از دایره عشق نباشد بیرون نعل وارون مزن ای فاخته ،کوکو بگذار
عاشقان رابه اشارت بود ربط دگر هرچه نتوان به زبان گفت به ابرو بگذار
❈۵❈
بیش ازاین رنج سخن برلب نازک مپسند شغل گفتار به آن چشم سخن گو بگذار
روی در دامن صحرا کن و از حلقه زلف طوق چون فاخته برگردن آهو بگذار
❈۶❈
نیست صائب به زر و سیم گران باده لعل صرفه در کوی خرابات بیک سو بگذار

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۶۶۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها